#حلوا_شکلاتیاولین عکس از خونه جدید🤩
عکس دوم پیج قبلیم کپشن دستور مرور خاطرات طولانی هر کس دوست نداره نخونه😜🤪🤭🤗😂😂😂 چالش بزارم نحوه آشنایی با پاپییون یه عکس بفرستین با عکس اولی که فرستادین تو پیجتون
استوری میکنم هر کی شرکت کرد کامنت بزارین ببینم دوستام نبودم چند نفر هنوز یادم میکنن🤭🤩❤️😘
سلام عزیزای دلم بعد مدتها اومدم با یه حلوا شکلاتی با عکس مراحل
دستور
آرد 2 پیمانه
کره 50 گرم
شکر 1 و 3/4 پیمانه
آب 2 و 1/2 پیمانه
روغن جامد 1 پیمانه
پودر کاکائو 3 قاشق غذاخوری
گلاب 4 قاشق غذا خوری
مرحله اول:
برای تهیه نمودن حلوا کاکائویی ابتدا باید آرد را دو مرتبه الک کنید. یک ماهیتابه نچسب را روی حرارت ملایم قرار دهید و آرد را در آن بریزید. آرد را تا حدی تفت دهید که به مرور رنگ آن تغییر کرده و بوی خامی آرد از بین برود. باید به طور مداوم آرد را با قاشق بهم بزنید تا ته نگیرد و نسوزد. برای این کار حوصله به خرج دهید و حدود 25 تا 35 دقیقه زمان بگذارید.
مرحله دوم:
وقتی رنگ آرد کرم رنگ شد، آن را از روی حرارت بردارید و در کناری قرار دهید. در یک قابلمه آب و شکر وگلاب را روی حرارت بگذارید و بهم بزنید تا حل شوند و حالت شربت پیدا کنند. باید صبر کنید به مدت 5 دقیقه با هم بجوشند تا شربت شما غلیظ شود.
مرحله سوم:
در یک قابلمه ی دیگر روغن جامد و کره بریزید و روی حرارت بگذارید تا کاملا ذوب شوند. کره و روغن را با هم خوب مخلوط کنید.
مرحله چهارم:
در این مرحله از تهیه حلوا کاکائویی می بایست پودر کاکائو را دو یا سه مرتبه الک کنید و کم کم به آرد اضافه کنید و با هم مخلوط نمایید. سپس دوباره ماهیتابه ی آرد را روی حرارت بگذارید و مخلوط روغن و کره ی ذوب شده و داغ را به آن اضافه کنید. به آرامی اما به طور پیوسته مواد را با هم بهم بزنید تا کاملا حل شوند.
مرحله پنجم:
پس از این که آرد به طور کامل با روغن و کاکائو ترکیب شد، وقت آن است که شربت شکر و آب را به صورت داغ اضافه کنید. به هم زدن مواد روی حرارت ملایم ادامه دهید تا حلوا شکلاتی شما غلیظ شود
مرحله ششم
هم زدن حلوا روی حرارت را باید تا حدی ادامه دهید که حلوا کاکائویی مانند عکس مراحل، سفت شود و قوام بیاید و هواره شود مثل عکس مراحل
مرحله هفتم
وقتی حلوا آماده شد، آن را از روی حرارت بردارید و در ظرف سرو بکشید. از خلاقیتتان یا نمونه های مختلف برای تزیین حلوا استفاده کرده و حلوا شکلاتی را نوش جان کنید من داخل ظرف ورزت زدم
چقدر دلتنگتون بودم من هر چی بلدم رو از پاپییون دارم یادش بخیر جز قدیمی های پاپییون هستم
ویه سری هرچند خیلی کم موندن دیگه بیشتری ها دیگه فعالیت نمیکنن
من از سال 93 اینجام
که یه پیج دیگه داشتم به خاطر گوشی رو عوض کردم نتونستم دوباره وارد بشم واین پیج رو زدم کیا اینجا قدیمی هستن؟
یادتون میاد برنامه یه سری دستوراتش قفل داشت وباید هزینه میدادی تا باز بشه من یادمه تازه ازدواج کرده بودم ومیخواستم قورمه سبزی رو خیلی خوشمزه درست کنم ولی قفل بود وهمچنین خیارشور وکلی دستورات دیگه وچون منم دلم نمیخواست برا هر دستوری به مامان زنگ بزنم آخه من تا وقتی خونه مامانم بودم بابای خدابیامرزم نمیزاشت دست به سیاه وسفید بزنم مامانم میگفت فریدون جان بزار یاد بگیره میگفت نمیخواد فردا که ازدواج کنه اینقدر این کارهارو بکنه که دلش سیاه شه خودش یاد میگیره واون طوری بیشتر ذوق داره
مامانم میگفت خوب لوسش کن فردا که گفتن بالا چشمش ابرو سریع چمدون به دست میاد ور دلت
بابای خدابیامرزم میگفت همون اول میگم کسی که بخواد باید نوکریش رو کنه همین که هست خواست خواست خواست نخواست خدا پشت وپناهش
واینگونه شد که وقتی پدرم فوت شد مامانم راهش رو ادامه داد ومن همچنان ناز دو نگی کردم تو خونه مامانم
ومامانم کم نذاشت خدا حفظش کنه
چون هر کس می یومد خواستگاریم
مامانِ همه کلی تعریف
مامان من منو با خاک یکسان میکرد میگفت هیچی بلد نیست حتی یه جوراب نشسته ومنم به توصیه پدرش نمیدم بشوره
برا همین دختر من وقت ازدواجش نیست ویه حرف پدرم که مامانم میگه همیشه به من میگفته الهه من اینقدر اکرمه رو سیر محبتش کنم که کوه جلوش کم بیاره خدا رحمتش کنه الان میفهمم چقدر حرفش درست بود اون زمان هر چند منم خوش خوشانم بود ولی طوری شد که وقتی همسرم اومد خواستگاریم چون پسند مامانشون هم بودم مامانم بازم کلی تعریف کرد که هیچی بلد نیست پسرتون حیف میشه بهتر برین شهر خودتون برا پسرتون زن بگیرین فکر کن
مادر شوهرم از جایی که منو خیلی میخواست ومیخواد گفت خودم کمکش میکنم و یادش میدم وقتی عقد کردم برا اینکه جلو فامیل همسرم نگن هیچی بلد نیست کلی تو کتاب آشپزی وگروه ها و... میگشتم غذای جدید یاد میگرفتم واصلا همین کار باعث شد من با برنامه پاپییون آشنا بشم وهر چی هم میدیدم توخونه مادر شوهرم درست میکردم الان که یادم میاد میگم عجب دلی داشتم فکر کن برا اولین بار خونه مادر شوهرت درست کنی اونم چی با کلی اعتماد به نفس وجالب تر اینقدر خوب بشه که همه تعریف کنن هیچی دیگه مادرشوهرم هم میگفت مامانت الکی میگفته که دخترش رو به ما نده 😂😂😂😂نمیدونست من چقدر دارم هر روز کلی نکات خونه داری واشپزی یاد میگیرم که آبروم نره 😂😂😂😂 الان بهش میگم میگه خدا رحمت کنه پدرت خیلی خوب بارت آورده کلی دعا میکنه پدرم رو البته اینم بگم چون دختر نداره من خیلی کمکشم
یادمه مادر شوهرم رفته بود کربلا روزی که اومد مامانم خونه مادر شوهرم بود یعنی با هم از شهرمون اومده بودیم بعد من تند تند با اینکه عروس دومی بودم غذا درست کنم خونه رو مرتب کنم ووقتی مهمونها میومدن پذیرایی میکردم که مامانم به مادر شوهرم گفت این واقعا دختر منه کسی که من نزاشتم تو خونم دست به سیاه وسفید بزنه حالا کلی مهمون از سر وا میکنه ببین دیگه مامانم چقدر تعجب کرده بود البته برا غذا رو از اول خودش دوست نداشت خیلی وقتی چیزی درست میکنه کسی پیشش باشه البته که منم یه کمی به مامانم رفتم 🤭😂 هر چند آروشا وآرسام خیلی ذوق میکنن ودوست دارن همکاری کنن منم دست رد نمیزنم میگم بفرمایین این گوی این میدان😂😂😂😂
الان همسرم هم میگه آروشا رو مثل پدرت که نذاشته منم نزارم دیت به سیاه سفید بزنه ولی آروشا اینقدر لجباز که میاد میگه بده من ظرف بشورم جارو بزنم من که نمیدم مگه خیلی کم ولی آروشارو از آشپزی محروم نمیکنم چون من خودم یواشکی چند باری با دختر خاله ام سهیلا کیک درست کرده بودیم وای نگم چقدر عالی شده بود هنوز مزه اش زیر زبونمه مخصوصا کیک هویج تو کیک پز رو گاز بی نهایت خوشمزه شده لود وچنان بوی تو خونه راه انداخته بود که نگم
شما چطور با برنامه پاپییون آشنا شدین راستی اولین عکس که آپلود کردین چی بود من کاپ کیک فنجونی وبرا اولین بار با خامه کار کردم سال 94 شهریورش چون رو کاپ کیک هاروبا خامه وشکلات رنده وترافل تزیین کردم عکس پیج قبلی هم هست البته یکی قبلترش رو پیدا نمیکنم آخه این گوشیم اون حروف رو نداره🤪😜 یادش بخیر بعد تازه برا نظر دادن نمیتونستی ریپلی بزنی باید میرفتی تو پیج طرف تشکر میکردی یا که اگه دوست ت بود همون جا زیر پستت میدید بعد نگاه میکرد هی یادش بخیر
پاپیون جان خیلی دوست دارم خیلی چیز ها یاد گرفتم همین جا خواستم تشکر کنم از برنامه خوبت ممنونم😍🥰❤️
#حلوا#شکلاتی#خوشمزه#شیک#دلبر #عالی#درجه یک#